زندگی خوب انتخابی

هر چی میگذره و دید بهتری نسبت به زندگی ، خودم ، محیط اطرافم پیدا میکنم حس میکنم بهتر می تونم زندگی کنم، مثل راننده تاکسی که شهرو بهتر میشناسه و راحتتر می تونه مسیرها پیدا کنه. این برای من خوشاینده 
در گذشته تحت تاثیر نگاه محیط اطرافم قرار داشتم و باور من باور میط اطرافم بود ولی به سختی تونستم باور و نگاه خودمو تغییر بدم.
مطلبی می خوندم که مغز ما با عادت های جدید که ایجاد می کنیم روی عادت های جدید متمرکز میشه و بعدش تبدیل به یک باور میشه، من دارم تلاش میکنم نوشتن برای من یک عادت همیشگی بشه و تا حالا موفق بودم .
و اینکه کم کردن عادت های دیگه اونارو کم رنگ میکنه و کم کم از بین میره البته به همین راحتی نیست
ولی همینکه راجب این موضوع می دونیم می تونه به ما کمک کنه.

Comments